این کتاب را مانند طعم چای بچشید

این کتاب را مانند طعم چای بچشید به گزارش عطر و تن، اصفهان هر دو دستم را تکان می دهم و طوری فریاد می زنم که همه بشنوند «مامان، مامان!» درست همان وقت ارابه به جلو حرکت می کند و به دری می خورد که باز می شود و دهانه تاریک دالانی را آشکار می کند. تا جایی که می توانم به عقب خم می شوم و پیش از آنکه در تاریکی فرو بروم، باردیگر فریاد می زنم: «مامان! به نظرت چطور بودم، مامان؟ به نظرت چطور بودم؟»



حتی پس از اینکه سرم را از روی بالش برداشتم و تلاش کردم رؤیا را از ذهنم برانم، کلمات در گلویم بودند: «به نظرت چطور بودم، مامان؟ مامان، به نظرت چطور بودم؟» ولی مامان دو متر زیر زمین است. ده سالی می شود که مثل سنگ سرد شده و در تابوت ساده ای از چوب کاج در گورستان اَنا کاستیا در حومه ی واشنگتن دی. سی. خوابیده است.

این بخشی از کتاب «مامان و مفهوم زندگی» نوشته «اروین دِ یالوم» است که محور تازه ترین نشست از سلسله جلسات فصل سخن قرار گرفت که به جمع خوانی کتاب های حوزه روانشناسی توسعه فردی اختصاص دارد و سه شنبه (۲۷ دی ماه) در کتاب فروشی اردیبهشت جهاد دانشگاهی برگزار شد.



در این نشست علیرضا رفیعی، روانشناس و مشاور خانواده با اشاره به اینکه گفتگو کردن در مورد کتاب «مامان و مفهوم زندگی» پرداختن به یک سهل ممتنع است، از این جهت که کتاب آن قدر روان، شیرین و گوارا است که شاید فقط باید آنرا خواند و مثل طعم یک چایی چشید، اظهار نمود: خصوصیت منحصربه فرد دکتر اروین یالوم اینست که مفاهیم روان درمانگری اگزیستانسیال را در چارچوب داستان به خوانندگان منتقل می کند و خودش هم از این هنر آگاه است، چونکه در جایی بیان می کند که من از این لذت می برم که تمام آموزش هایی که باید به مخاطب خود بدهم را در چارچوب شکلی لذت بخش و فرح انگیز برای او بیان می کنم.

او افزود: بنابراین خیلی از آثار این نویسنده این گونه است که شما داستان می خوانید و در چارچوب این داستان، آرام آرام متوجه گشایشی درونی می شوید، گشایشی که بسیاری اوقات احساس می نماییم که به ما ارتباط دارد، با آن به داستان وصل می شویم و حتی گاهی در عمق داستان فرومی رویم و این خاصیت قلم شیوای دکتر یالوم است.

رفیعی اضافه کرد: او یکی از روان درمانگران هنرمندی است که توانسته مفاهیم قابل توجه اگزیستانسیال را در چارچوب کلمات گوارا به مخاطب خود منتقل کند و کتاب «مامان و معنای زندگی» پس از کتاب «هنر درمان» یکی از کتاب های جدی برای روان درمانگران است که در آن نکات حائز اهمیت در جریان درمان، خیلی شیوا بیان شده است. نویسنده در «کتاب مامان و مفهوم زندگی» ۶ قصه برای ما می گوید که نخستین داستان با آخرین داستان، شباهت هایی در خیال پردازی دارند.



این مشاور خانواده اظهار داشت: داستان اول این کتاب اتفاقی است که خویش را به نویسنده تحمیل می کند و این فشار از درون او به شکل قصه و داستان ایجاد می شود. در واقع داستان مجموعه ای از مسائل حل نشده یا نیمه حل شده ی جریان زندگی خود او در رویارویی با مادر است. باآنکه مخاطب در انتها داستانِ اول رها و گیج می شود، اما به این رهاشدگی نباید اعتنا کرد چونکه در جریان داستان چند نکته مهم است؛ نخستین نکته مهم، اینست که مبحث اصلی آن، آفرینش و زایش است. در واقع یالوم در رابطه با کتاب های خود با مادرش به گفتگو و چالش می نشیند، چالشی بر سر زایش. او اعتقاد دارد که داستان ها محصول او هستند و مادر می گوید این ها محصول من هم محسوب می شوند.

او افزود: نکته مهم اینست که ما در اواخر زندگی با یک مفهوم مهم و جدی به نام «ثمربخش بودن» دست به گریبان می شویم، در واقع در دوان میان سالی و کهن سالی، این مورد که من چقدر برای خودم و اطرافیان مفید و ثمربخش بوده ام، به موضوعی مهم و جدی تبدیل می شود. مبحث داستان اول، زن، آفرینش و تنهایی است که موضوعات اصلی در رویکرد اگزیستانسیال هستند.

رفیعی اظهار داشت: داستان دوم، در مورد زنی منحصربه فرد به نام پائولا است. در واقع مبحث کتاب تشکیل گروه درمانی در مورد بیماران رو به مرگ است و دیالوگ هایی که بخصوص در پایان داستان بین یالوم و پائولا ردوبدل می شوند بسیار الهام بخش هستند. در این داستان ما زنی را داریم که هم آفرینشِ محبت می کند و هم دَهِش محبت. این زن منبع محبت بیکران است و نویسنده هم گاه از عطر محبت او به وجد می آید و درعین حال مساله مرگ هم مبحث محوری داستان دوم است ازاین رو زن، آفرینش و دهش و مرگ موضوعات اساسی این داستان هستند.



او افزود: داستان سوم در رابطه با شخصیت مگنولیا است و در این داستان هم روان درمانگران می توانند بهره های خویش را در جریان گروه درمانی ببرند. در این داستان ما شاهد تسلی بخش دیگری به نام مگنولیا هستیم، زنی که خود رنج بسیاری می برد و درعین حال منشأ محبت بی دریغ است. این داستان یک داستان کاملاً جدی و حرفه ای در رابطه با کسانی است که در حوزه روان درمانی کار می کنند و درعین حال مخاطب مرحله به مرحله به حل مشکل شخصیت داستان منتقل می شود.

این روانشناس با اشاره به اینکه داستان چهارم، بزرگ ترین داستان کتاب است، اظهار داشت: این داستان در رابطه با مفهوم جدی سوگ است، اما نه آن چیزی که یالوم با آن دست وپنجه نرم کرده و تحقیقات و مطالعات گسترده ای در رابطه با آن انجام داده، بلکه نوع خاصی از سوگ. مساله مرگ، مساله همه ما است، ترسی که امکان دارد بارها با آن مواجه شویم.

او اضافه کرد: داستان بعدی رؤیای دوجانبه است، داستانی تخیلی که با یک زن شروع می شود. زنی با این شکایت که چرا ارتباطات وی در انتخاب همسر فرجام ندارد؟ اما نکته مهم در این داستان و تفاوت اصلی اینست که شخصیت زن در این داستان، دهش و آفرینش ندارد. اشکالی که برای درمانگران به وجود می آید مبحث علیت در جریان درمان است. در درمان اصولاً اتفاقاتی را علت اتفاقات دیگر می دانیم، اما این داستان، مبین این نکته است که شاید در حقیقت امر آنچه فکر می نماییم علت اتفاق به وجود آمده نباشد. برخی افراد هستند که کاملاً حق به جانب برای درمان دیگری رجوع می کنند، غافل از آنکه علت خیلی از مشکلات به درون خود آنها بازمی گردد. این داستان با انتقالی روان و جذاب، گشایش یا تسهیلی را برای این افراد فراهم می آورد.



این مشاور خانواده اظهار داشت: در این داستان و داستان قبل، نقش درمانگر با نقش مراجع عوض می شود؛ به عبارتی درمانگر به یک دانشجو و مراجع به آموزگاری تبدیل می شود که به او می آموزد و این اتفاقی است که در جریان درمان باید برای درمانگران ایجاد شود. روان درمانگران باید خودشا را نه مرجع و مأخذی برای تغییر مردم، بلکه فقط و فقط منبعی برای همراهی و ایجاد جریان درمان و تسهیل این جریان بدانند و این مفهومی است که دهه های اخیر نگاههای مختلف روان درمانی به آن پرداخته اند.

او افزود: داستان آخر باآنکه با حضور یک مرد شروع می شود، اما بازهم مبحث آن یک زن است، زنی که گرفتار طلسم شده و دکتر ارنست (به عنوان درمانگر) با شیطنت های غیرحرفه ای و غیراصولی درصدد مواجهه با آن است و درنهایت ما در داستان کاملاً تخیلی، شاهد گفت وگوی یک پزشک و یک گربه در رابطه با مرگ هستیم.

رفیعی خاطرنشان کرد: در این کتاب، سه مفهوم در تک تک داستان ها وجود دارد؛ مفهوم آفرینش، دهش یا زایش، مفهوم زن و مفهوم مرگ. آفرینش و مرگ از مفاهیم اصلی هستی هستند، اما سؤال آن است که آیا می توانیم به صورت جدی به زن، بعنوان یکی از اصلی ترین مفاهیم هستی نگاه کنیم؟ چونکه جنس زن، باعث زایش است و اگر هستی بر این زمین ادامه دارد، بخش عمده ای از این حیات به دست زنان است.




1401/10/29
16:59:18
5.0 / 5
523
تگهای خبر: آموزش , احساس , بیمار , پزشك
این مطلب عطروتن را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب عطروتن
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۱ بعلاوه ۴
عطر و تن
پربازدید ها

جالب ترین ها

جدیدترین ها

atrotan.ir - حقوق مادی و معنوی سایت عطر و تن محفوظ است

عطر و تن

عطر و اودکلن و لباس مردانه و لباس زنانه

عطر و تن: راهنمای جامع شما برای سلامتی، زیبایی و خوشبویی. از آخرین اخبار دنیای بهداشت و سلامت تا معرفی عطرهای بی‌نظیر و ترندهای دنیای مد، همه چیز را در یکجا بیابید.