شعرهایی برای درمان كرونا
به گزارش عطر و تن شعرها و دل نوشته ها با حك شدن بر لباس های كادر درمانی كشور، همراه آنها در مقابله با ویروس كرونا و درمان و مراقبت از بیماران كرونایی شده اند.
به گزارش عطر و تن به نقل از ایسنا، همیشه نمادها به شعرها می آمدند، اما این روزها شعرها خود نماد استقامت و فداكاری و از جان گذشتن شده اند، نماد چهره های كبود و سرخ كه برای نجات جان انسان ها می جنگند. كادر درمان كشور كه حالا نزدیك دو ماه است مشغول مداوا و مراقبت از بیماران كرونایی هستند، گاها با شعرنوشته ها به میدان می آیند. لباسی كه دائم بر تن داشتنش برای آنها دشواری های خاص خویش را دارد، با بیت، مصراع و یا دل نوشته ای حال دیگری به خود می گیرد.
«گرچه این شهر هراسان شده از بیماری/ من پرستارم و عمری ست خطر كرده دلم» از بیت هایی است كه حك شدنش بر روی لباس كادر درمان به چشم می خورد؛ این بیت را سجاد علائی، شاعر و پرستار سروده است كه در آغاز پشت لباس یكی از پرستاران بیمارستان مسیح دانشوری حك شد.
این شاعر همینطور در یكی از بیت های خود این گونه برای مقابله با بحران ویروس كرونا اخطار می دهد: «نگذارید به جایی برسد این بحران/ كه شود مقبره یك روز سراسر ایران».
بر روی یكی از لباس ها هم جمله ای از امین معلوف، شاعر و نویسنده لبنانی حك شده است؛ «أیها الحزن... ألم تؤلمك ركبتاك من الجثو فوق صدورنا...؟! (ای اندوه... آیا زانوانت از زانو زدن بر سینه هامان به درد نیامد...؟!)
مصرعی از غلامرضا طریقی هم دیگر شعری است كه بر لباس كادر درمان حك شده است؛ «قصه ای نیست كه با عشق به پایان نرسد».
بر روی لباس یكی از افراد كادر درمانی بیمارستان آیت الله خوانساری هم این بیت حك شده كه در قاب عكاس ایسنا قرار گرفته است؛ «اگر در شهر پیچیده هراس مرگ باكی نیست/ پرستارم و جانم را برای تو سپر كردم» كه به پرستار بیمارستان ولایت قزوین نسبت داده شده است.
دست نوشته امیدبخش به زبان انگلیسی بر روی لباس كادر درمان
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب