نامه های سنایی و مولانا مقایسه شدند

نامه های سنایی و مولانا مقایسه شدند عطر و تن: یازدهمین نشست از مجموعه درس گفتارهایی درباره سنایی به «مقایسه مكاتیب سنایی با مكتوبات مولانا» اختصاص داشت كه با سخنرانی دكتر محمدرضا موحدی در مركز فرهنگی شهر كتاب برگزار گردید. در این نشست نامه های این دو عارف بزرگ قرن ششم و هفتم، از حیث ساختار و محتوا با هم سنجیده و مقایسه شدند.


به گزارش عطر و تن به نقل از ایسنا بر مبنای خبر رسیده، موحدی در ابتدا به آثار سنایی اشاره نمود و اظهار داشت: سنایی علاوه بر دیوان قصاید، غزلیات، رباعیات و مقطعات، كه شامل حدود چهارهزار بیت است، چند اثر منظوم دیگر دارد كه عبارتند از حدیقه الحقیقه یا الاهی نامه یا فخری نامه، كه از مهمترین مثنوی های سنایی است كه در تولید منظومه هایی از قبیل «تحفه العراقین» خاقانی و «مخزن الاسرار» نظامی اثر مستقیم داشته است. تعداد ابیات حدیقه در نسخه های مختلف متفاوت می باشد از حدود پنج هزار تا حدود دوازده هزار بیت.
این مدرس دانشگاه اضافه كرد: سیرالعباد الی المعاد سنایی، منظومه ای است رمزی و عرفانی كه در آن نوعی سفر به عالم روحانیات بیان شده و متجاوز از ۷۰۰ بیت است. كارنامه بلخ یا مطایبه نامه سنایی، منظومه كوتاهی است با حدود ۵۰۰ بیت كه سنایی هنگام اقامت در بلخ سروده و در آن به گوشه هایی از زندگی خود، پدرش و برخی از معاصرانش پرداخته است. تحریمه القلم، مثنوی كوتاهی است در حدود صد بیت كه خطاب به قلم سروده و سپس وارد برخی از مسائل عرفانی می گردد. مكاتیب سنایی هم مجموعه ای از آثار منثور سنایی است.
مكاتیب سنایی مصححان زیادی دارد
موحدی با اشاره به اینكه «نامه های سنایی كه به مكاتیب شهرت یافته، همه خصوصیت های نثر بینابین قرن ششم هجری را دارد و به لحاظ محتوایی به خوبی مبین ضلع های مختلف شخصیت سنایی (مدح، وعظ و عشق) است» تصریح كرد: مدح و وعظ در این نامه ها غلبه بیشتری دارند، اما مولوی بلخی در مكتوبات خود از نثر فنی و مصنوع فاصله گرفته و با عنایت به هم زمانی نگارش این نامه ها با سرایش مثنوی معنوی، محتوای اجتماعی و هم عرفانی آن ها، بر سایر مضامین غلبه دارد. اولین بار مكاتیب یا نامه های سنایی توسط استادی از استادان دانشگاه علیگر هند بهنام «نذیر احمد» كه استاد دانشگاه كابل بود، گردآوری شد. بعدها افتخار كردند كه نخستین بار آثار سنایی در مهد خودش كه غزنه یا غزنین است به چاپ رسیده است. نذیر احمد از شاگردان قدیمی دانشگاه تهران و از پرورده های مرحومان دكتر معین، بهار و فروزانفر و امثال آن دسته از استادان بود كه ۱۷ نامه سنایی را كه اكثرا در افغانستان پیدا شده گردآوری كرده و بارها اذعان داشته است كه امكان دارد نامه های دیگری هم از سنایی پیدا شود.
او در ادامه بیان كرد: چیزی كه فعلا و به لحاظ كمی وجود دارد، از سنایی حدود ۱۷ نامه و از مولانا حدود ۱۵۰ نامه است. مرحوم نذیر احمد نامه های سنایی را جمع آوری كرده و دو یا سه بار، ابتدا در كابل و بعد در دانشگاه علیگر هند به چاپ رسانده است. ازاین رو نخستین چاپ این اثر را مرهون لطف و زحمت های نذیر احمد هستیم اما بعدها در مجلات مختلف ایران مانند ارمغان و سخن نامه های پراكنده ای كه بخش تكمیلی آن نامه های ناقص است، پیدا و به آن افزوده شد اما به اطلاعات ما چیزی نیفزود. درباره مكاتیب سنایی نخستین نكته این است كه تعداد این نامه ها خیلی كم است، برخلاف نامه های مولانا كه معمولا این شرایط را نداشت و ندارد، مكاتیب سنایی مصححان زیادی دارد و نسخه ها معمولا مغلوط است. از همان دهه ۴۰ كه این اثر برای نخستین بار به ایران رسید و نسخه های كابل و علیگر در ایران بازچاپ شد، اطلاعات زیادی به دست آمد و فواید این نامه ها آشكار شد. اولا معلوم شد كه بخش اعظم این نامه ها مربوط به مكاتبات درباری است، یعنی برخلاف تصور برخی ها كه زندگی سنایی را با یك خط كش به دو بخش درباری و توبه كردن او تقسیم می كنند، نامه ها نشان داده است كه ارتباط سنایی تا اواخر عمر با دولتمردان پابرجا است.
نامه ای كه نشان داده است سنایی به سرقت متهم شده است
این پژوهشگر به یكی از نامه های سنایی پرداخت و با بررسی آن اظهار داشت: یكی از فواید قابل توجه این نامه ها این است كه در یكی از نامه ها سنایی به سرقت متهم شده و او به یكی از معتمدترین و متنفذترین مردم آن شهر نامه می نویسد كه به بی گناهی او شهادت دهد و او را آزاد كند كه این مخاطب سنایی كسی نیست جز حكیم عمر خیام نیشابوری كه این نامه از نظر ادبی برای كسانی كه در تاریخ ادبیات مطالعه و بررسی می كنند و به دنبال شناختن شخصیت خیام هستند، مفید خواهد بود. برای محقق اهمیت دارد كه در گوشه ای از تاریخ و در یكی از نامه ها درباره اصالت این شخصیت ها چیزی بداند یا بخواند. این نامه سنایی تصویری بسیار عالمانه و شخصیتی بسیار معتبر و متنفذ از خیام به مخاطب عرضه می دهد. با عنایت به آثار باقی مانده از ابتدای نثر فارسی، یعنی قرن چهار و پس از آن، معلوم می گردد نویسندگان ایرانی در ابتدای نثر فارسی زبانی نزدیك به محاوره در نثر داشته اند، منظورشان فقط عرضه اطلاعات خود به مخاطب است و بازی با لفظ، استشهاد به آیات و احادیث و ابیات عرب اصلا وجود ندارد. ازاین رو تفاوت نثر ساده با نثر مكلف و فنی به زبان ساده این است كه هر گاه خصوصیت های شعر به نثر وارد شود، آن نثر از زمینه نثر ساده دور می گردد و به نثر فنی یا مكلف یا مصنوع وارد می گردد.
موحدی اظهار داشت: قراین و اوصاف در عناوین نامه های سنایی با خیام تطبیق دارد. تناقض داریم درباره شخصیت خیام كه در حكمت و نجوم كتاب نوشته و كسی كه در الهیات متبحر است. در برخی از رباعیات اصل وجود خدا و معاد انكار شده است. اگر یك متكلم است چطور است كه اینگونه می اندیشد و اگر كسی فیلسوف باشد و اینگونه بگوید در اینجا تناقض وجود دارد. از نیمه دوم قرن ششم به خاطر پیوند روزافزونی كه نثر با شعر و نویسندگان با شاعران پیدا كردند، برخی از خصوصیت های شعر مثل تشبیه، كنایه، استعاره و دیگر صنعت ها و آرایه های ادبی وارد نثر شد و پس از حدودا دو یا سه قرن كه ما در نثر مصنوع غوطه ور و آلوده شدیم، وجه و شیوه غالب این بود كه همه باید مصنوع و مكلف می نوشتند و اگر كسی دیگر از آن می نوشت بی سواد یا كم سواد محسوب می شد، اما آرام آرام و از قرن هشتم و نهم به بعد این صلابت نثر فنی برداشته می گردد و به دوره صفویه كه می رسیم، نثر فنی در بین منشی ها ادامه دارد ولی دیگر به شكل عموم و وجه غالب نیست. پس از نثر فنی، نویسندگان ایران به نثر ساده و مرسلی كه داشتند برگشتند.

سبك نامه های سنایی عموما مكلف است
او با طبقه بندی سبك های نثر خاطرنشان كرد: معمولا در میان نثرها، یعنی بین نثر ساده و فنی، سبكی است كه به اصطلاح به آن «سبك بینابین» می گویند و نویسندگانی كه هنوز گوشه هایی از عنایت به سبك قرن چهارم و پنجم دارند و علایقی هم به سبك تازه مدشده فنی دارند، در بعضی نامه هایشان خیلی غلیظ فنی می نویسند و انتهای همان نامه یا نامه های دیگر را به سبك سهل و ساده می نویسند كه در این صورت سبك این نویسنده بینابین است. باآنكه سنایی تمایل زیادی به سبك مصنوع و فنی دارد، ۱۷ نامه موجود سنایی به لحاظ سبكی می تواند در سبك بینابین قرار گیرد. اگر كسی اهل فضل و متخصص ادبیات نباشد، نمی تواند از این نامه ها استفاده نماید. سبك نامه های سنایی عموما مكلف است، چون در قرن ششم است، زبان سنایی خوب است، شعر خراسانی است و شعر خراسانی یعنی شعر باصلابت و ساده كه اگر در روزگار معاصر هم كسی بتواند این دو را با هم جمع كند، به شعر او خراسانی می گویند، یعنی هم به لحاظ دستوری و قواعد استقامت داشته باشد و نتوان هیچ ایرادی به آن گرفت و هم ساده باشد كه سنایی استاد این كار است؛ برعكس در نثر سنایی ابدا دیگر این سادگی نیست، چون موضوعش دیگر مبحث دلچسب ما نیست و عموما نامه ها خطاب به امیران و وزیران و... است.
وی همینطور اظهار نمود: نامه های یافت شده از سنایی به لحاظ ساختار از سه بخش ابتدا یا صدرنامه، بخش میانی شرح نیاز كه مقصود اصلی نویسنده است و بخش پایانی یا خاتمه نامه تشكیل شده است. سنایی در بخش مبحث به اخلاق می پردازد و مضمون های اخلاقی و گاه عرفانی هم دارد، ولی بیشتر مضامین اجتماعی و شخصی است، همینطور از لحاظ موضوعی سنایی سه زاویه یا ساحت مختلف داشته كه این سه ضلع را بسیار در نامه های خود نشان داده است؛ ضلع اول سنایی مداحی است كه مدح درباریان را می گفته است، ضلع دوم سنایی وعظ و پندگویی است كه بخش اعظم نامه های وی همین است و ساحت سوم شخصیت سنایی است كه شخصیتی عاشق، قلندر، بی پروا وآزاد از یكسری قیود شرعی است كه می خواهد این طور نشان دهد كه در عشق همه چیز حل است و عشق مجوز خیلی از كارها است. سنایی شاید نسبت به شاعران دوره های بعد خودش به اصطلاحات عرفانی و تصوف مسلط تر است. معلوم است سنایی تفاسیر عرفانی را خوانده و با صوفیان بزرگ روزگار خودش هم نشین بوده و بی سبب نیست كه می گویند آغاز شعر عرفانی با سنایی است كه به حق هم چنین است.
تعداد نامه های مولانا بیشتر از مكاتیب سنایی است

موحدی اظهار داشت: مولانا حدود ۱۰۰ سال با سنایی فاصله سنی دارد و تعداد نامه های مولانا خیلی بیشتر از مكاتیب سنایی است و در مقابل ۱۷ نامه سنایی تاكنون حدود ۱۵۰ نامه از مولانا جمع آوری شده است. سه دوره تصحیح مكتوبات مولانا توسط توفیق سبحانی در ایران، انجام شده است. محققان ایرانی از دهه ۳۰ به بعد با نامه های مولانا آشنا شدند، ازاین رو مكاتیب سنایی حدود یكی دو دهه به لحاظ ورود به جامعه فرهنگی ایران تقدم داشته است به رغم اینكه از دهه ۳۰ وارد ایران شد. شاید به خاطر نبود اعتمادی كه به این نامه ها بود، نامه ها جدی تلقی نشد و گویا نامه ها نزد اهل تحقیق جای خویش را باز نكرد، چون اگر جدی بود باید در بخش زندگی نامه هایی كه از مولانا می نوشتند، از تك تك نامه ها استفاده می شد. هركدام از این نامه ها حاوی اطلاعات بسیار گرانقدری است كه به بیوگرافی مولانا كمك می نماید و چه به لحاظ تاریخی، چه اجتماعی و چه شخصی كمك بزرگی به تاریخ نگاران است. به لحاظ سبك شناسی همه نامه های مولانا عموما سبك ساده و مرسل دارند و با اینكه در دوره او سبك فنی و مصنوع رایج است، اصلا به سراغ نثر فنی نرفته و همان گونه كه شعر خویش را از خراسان حفظ نموده و آورده، در نثر هم حفظ نموده، وارد سبك رایج نشده است و تعمد دارد كه مستقیم وارد مسائل مورد نیاز شود. این امتیازاتی است كه نثر مولانا دارد و نامه های مولانا را خیلی متفاوت می كند.
اگر سنایی نبود مولانا پرورده نمی شد

او در ادامه اظهار داشت: نامه های مولانا مملو از استناد به آیات قرآن، احادیث و گاه اشعار عربی است. البته مقدار شعرهای عربی در اشعار سنایی بیشتر است. مولانا بسیار به شعر استناد می كند، حافظه او مملو از شعر است، نزدیك ۱۸۵ مورد استشهاد به شعر دارد كه عموما هم شعرهای فارسی است. از میان تمام شاعرانی كه مولانا در نامه های خود به آن ها استناد كرده، سنایی رتبه برتری دارد، مولانا نزدیك به ۳۲ مورد شعر به صورت مستقیم و با ذكر نام از سنایی استشهاد كرده است، یعنی نه فقط در غزلیات شمس و فیه ما فیه كه در شخصی ترین حالات مولانا هم حق سنایی ثابت است و این سیطره و سایه حاكم است. در تمام مثنوی هم به لحظ مضمون و الفاظ و واژگان یك بیت سنایی مدخل است برای ورود به یك بحث یعنی سوژه اصلی مولانا یك بیت سنایی است همان گونه كه به حدیث استناد می كند.
موحدی اضافه كرد: در بحث تاثیرپذیری مولانا از سنایی باید اظهار داشت كه مولانا هم در مثنوی و تمام نثرهای دیگر خود، هم به لحاظ مضمون و هم در بخش الفاظ، واژگان و اصل شعرها تحت تاثیر سنایی است و از غزالی و دیگر شاعران تاثیرات فراوان می پذیرد، اما تاثیرات سنایی بر او چیز دیگری است و اگر سنایی نبود، مولانا پرورده نمی شد. ذهن او فوران داشته و مدام تولید می كرده اما حق سنایی بر گردن او محفوظ است. «عطار روح بود و سنایی دو چشم او/ ما از پی سنایی و عطار آمدیم» اینكه در خلوت خود به مرید و مراد می پردازد نشان داده است كه اندیشه سنایی در وجود او رخنه كرده است. سنایی در كنار منشی ها زندگی می كند اما مولانا نامه ها را در صورتی نوشته كه سنایی در كنارش نبود و به لحاظ مضمونی صداقت در نامه های مولانا بیشتر است و هر دو در زمینه اندیشه خود در قله هستند. نامه های مولانا آیینه شخصیت مولانا است، به همان زلالی در غزل ها وجود دارد.
او در انتها اظهار داشت: مولانا هم مثل سنایی به امیر و امرا نامه دارد و از این جهت شبیه به هم هستند ولی مضامینی كه در نامه های مولانا است، مضامین اجتماعی، خانوادگی، عرفانی و اخلاقی است. بخش عرفانی نامه های مولانا برخلاف سنایی خیلی غلیظ و پررنگ است، برای بررسی شخصیت مولانا، حتی برای فهم مثنوی هم خواندن نامه ها خیلی ضروری می باشد. تاریخ نامه ها مشخص نمی باشد اما چون مخاطب مشخص است زمان مند می گردد و هنگامی كه تاریخ حیات بعضی از افراد را می دانیم نشان داده است كه زمان نگارش نامه ها به دهه پایانی عمر مولانا ربط دارد یعنی زمان سرایش مثنوی.



1396/10/19
23:26:23
2.5 / 5
5256
تگهای خبر: ادبیات , فرهنگ
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(1)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۹ بعلاوه ۱
عطر و تن
atrotan.ir - حقوق مادی و معنوی سایت عطر و تن محفوظ است

عطر و تن

عطر و اودکلن و لباس مردانه و لباس زنانه