جایگاه از دست رفته لالایی ها

جایگاه از دست رفته لالایی ها عطر و تن: یك مدرس دانشگاه می گوید: لالایی ها مانند دیگر بخش های ادب عامه در رقابت با انواع رسانه ها و در ازدحام سرگرمی ها و مناسبت های زندگی مدرن، جایگاه سابق شان را از دست داده اند.


فرزانه آقاپور - عضو هیأت علمی و استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان، پژوهشگر و ویراستار - به پرسش های ایسنا درباره لزوم حفظ لالایی ها، مضامین و تولید لالایی های جدید و راه های انتقال لالایی ها پاسخ داده است كه متن آن به دنبال می آید.
لالایی ها بعنوان گونه ای از ادبیات عامه اغلب به صورت شفاهی هستند؛ بنابراین لطمه پذیر و در معرض فراموشی هستند و به مكتوب شدن نیاز دارند. لزوم حفظ این لالایی ها چیست؟
لالایی ها در همه لهجه ها و گویش ها و زبان ها وجود دارند و پژوهشگران باید در ثبت و ضبط و گردآوری دقیق آنها در هر منطقه بكوشند؛ همچنان كه تا كنون خیلی از آنها جمع شده اند و از ابعاد گوناگون محل بحث و بررسی بوده اند. لالایی ها منبع ارزشمندی برای پژوهش های زبانی، جامعه شناختی و مردم شناختی به شمار می آیند. از سویی منبع الهام و دستمایه ارزشمندی برای شاعران كودك هستند و بهره گیری از سبك، ساختارهای زبانی، تخیل و تصویرسازی آنها به غنای شعر امروز كودك كمك می نماید.
مطالعه این گونه شعرها برای پژوهشگران اهمیت بسیار دارد، برای اینكه زوایایی از رویدادها را آشكار می كنند كه تاریخ رسمی درباره آنها سكوت كرده است و وضعیت اقتصادی، نگاه مردم نسبت به حكومت، چگونگی ارتباط همسران، باورها و رسم ها و بخصوص توقع و تلقی مادران از آینده كودكان را نشان می دهند.
به نظر می آید لالایی ها فراموش شده اند و مادر و پدرها كمتر لالایی می گویند. راه كار شما برای انتقال و حفظ لالایی ها چیست؟
لالایی ها هم مانند دیگر انواع ادب عامه، در رقابت با انواع رسانه ها و در ازدحام سرگرمی ها و مناسبت های زندگی مدرن، جایگاه سابق شان را از دست داده اند. طبیعی هم هست. زندگی كودكان امروز با فضای مجازی، انیمیشن ها و فیلم ها و آهنگ های كودكانه گره خورده است و نمی توان دنیا را به عقب برگرداند. ادب عامه تنها به شرط بازتولید و بازآفرینی امكان ماندگاری خواهد داشت. زبان، خیال و منطق و شرایط كودكان عصر حاضر با كودكان قرن های گذشته متفاوت است و پدیدآورندگان هر دوره ناگزیر از درنظر گرفتن مخاطبان شان هستند. فكر می كنم شاعران و داستان نویسان باید با بهره گیری از حال و هوا و شگردهای سرایش لالایی ها، آنها را به روزرسانی كنند و لالایی هایی از جنس كودكی بسرایند كه خیال كودك را بارور سازد، دایره واژگانی اش را غنی تر سازد و دنیا را همان گونه كه كودكان می بینند نشان دهد. نویسندگان نیز با استفاده بینامتنی از لالایی ها در خلال داستان های كودكان و نوجوانان می توانند به تداوم این گونه در بافتی جدید كمك كنند. بدیهی است كه كاركرد اصلی لالایی ها چه در حال و چه در گذشته، برقراری ارتباط عاطفی میان مادر و كودك و تأمین آرامش و نواخت كودك است. همینطور لالایی ها در آهنگ ها و ترانه های كودكانه، تئاتر كودك و قصه گویی برای كودكان نیز كاربرد دارند و ضمن غنابخشیدن به آنها خود ماندگار می شوند.
لالایی ها چقدر بر مخاطبان تأثیر دارند؟
بستگی به تعریف ما از مخاطب دارد. لالایی ها سرشتی زنانه دارند و مایه آرامش مادر و كودك هستند. مادر كودكش را تكیه گاهی عاطفی می بیند و بخصوص زمانی كه همسرش در مسافرت است، ضمن آرام كردن و خواباندن كودك، آرامش و قرارش را از او می گیرد. گویی لالایی ها در مرز ادبیات كودك و بزرگسال ایستاده اند و دنیای بزرگسال و كودك را به هم پیوند می دهند. آنها در عین حال كه برای كودكان خوانده می شدند، درباره كودكان هستند و نگاه بزرگسالانه دارند. كوتاهی و روانی و ضرب آهنگ، قلمرو كودكانه لالایی هاست و مضمون و درون مایه سویه مادرانه آنها. دغدغه های اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی در این گونه از اشعار بسیار پررنگ است. بنابراین، لالایی ها مخاطبانی دوگانه دارند. مادران هنگام زمزمه لالایی ها هم خود و هم كودك شان را خطاب قرار می دادند. سرشت آهنگین و موسیقایی لالایی ها و عاطفه ناب جاری در آنها ذهن و گوش و خیال مخاطب را درگیر می كند و كیفیت نوستالژیك شان برای بزرگسالان گذشته را یادآوری می كند.
با عنایت به این كه مضامین بعضی از لالایی با گذر زمان كاركرد خویش را از دست داده اند، تولید لالایی های جدید ضروری به نظر می آید. نظرتان درباره تولید لالایی جدید چیست؟ هرچند در گذشته نیز اغلب لالایی ها از نظر محتوا به كودكان ربطی ندارند و تحت تأثیر شرایط مادرها ساخته شده اند.
پاسخ این پرسش را دادم. سرایندگان لالایی ها در هر دوره مردم عادی، به صورت خاص مادران بوده اند و با عنایت به حال و هوای هر منطقه و احساس و زندگی شخصی شان ترانه هایی برای لحظه های دشوار ناآرامی و بی خوابی كودكان ساخته اند و فرهنگ زمان خویش را بازتاب داده اند. بنابراین، مادران و كودكان امروز هم باید قصه های زندگی خویش را بگویند و لالایی هایی متناسب با احوال و اندیشه خود برای زمزمه داشته باشند. برای مثال از یادهای ناب و ماندگار كودكی من كه به زحمت در دهه ۶۰ گنجیدم، لالایی كودكانه گنجشك لالا... بود كه هر شب ساعت ۹ از رادیو پخش می شد. ما گوش می دادیم و پس از خواباندن همه عناصر طبیعت، به جای خوابیدن انرژی بیشتری برای شیطنت می گرفتیم!
تابحال نهادهایی مانند كانون و پرورش فكری كودكان و نوجوان چه كارهایی برای حفظ و نگهداری لالایی ها انجام داده اند؛ آیا وظایفی بر عهده دارند؟
بهره گیری از فرم لالایی در شعرهای كودك بی سابقه نیست و تفاوت لالایی های نو با لالایی های فولكلوریك در نوع نگاه به كودك و تعریف شان از مفهوم كودكی است. در لالایی های فولكلوریك كودك سنگ صبور مادر بود و آرزوهای مادر برای بزرگ شدن و عاقبت به خیری فرزند و دغدغه ها و مشكل های بزرگسال در محور سروده ها قرار داشت. البته كه كودك با آهنگ كلام و لحن مادر و نیز توجهش آرام می گرفت، اما جهان كودكی كودك و نگاه متفاوت كودك به پدیده ها محور بحث نبود. لالایی های نو اولویت را به دغدغه های مخاطب كودك می دهند.
كانون چند عنوان كتاب در این زمینه منتشر نموده است، اما هنوز راهی طولانی در پیش دارد. بالطبع حفظ، بازنویسی و بازآفرینی فولكلور در چارچوب های گوناگون از وظیفه های نهادهای دیرپا و جریان سازی چون كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان است، اما متأسفانه كانون در سال های اخیر كارایی قبلی را نداشته است. از طرفی نهادهای دیگر بیشتر از كانون امكان گردآوری و حفظ فولكلور را دارند. آموزش و پرورش گسترده ترین ارتباط را با كودكان و نوجوانان دارد و با سامان دهی نیروی بالقوه آنها می تواند آرشیو پرباری از فرهنگ مردم منطقه های مختلف را گردآوری و چاپ كند. صدا و سیما ارتباط بی واسطه ای با مردم دارد؛ ازاین رو در فراخوان برنامه ها، انبوهی از گونه های مختلف ادب شفاهی و نیز لالایی های نو را كه مادران امروز برای كودكان شان می سرایند و در جایی ثبت و منتشر نمی گردد، می تواند به دست بیاورد و نسبت به چاپ آنها و انجام پژوهش های بنیادین اقدام نماید. ناشرها نیز با حمایت، سفارش و چاپ پژوهش های فولكلوریك نقش مهمی بر عهده دارند، حال آن كه كمتر زیر بار سرمایه گذاری در این عرصه و پشتیبانی از آثار پژوهشی و نظری می روند. در این میان، وزارت فرهنگ و ارشاد، حوزه هنری و دیگر نهادها را هم نباید از نظر دور داشت. در مجموع، جای مجموعه های لالایی های كهن و نو در ادبیات كودك ایران خالی است و لالایی ها كمتر از گونه های دیگر همچون افسانه، نظر پدیدآورندگان ادبیات كودك را جلب كرده اند.




منبع:

1398/05/20
13:55:26
5.0 / 5
4644
تگهای خبر: آموزش , احساس , ادبیات , خواب
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۷ بعلاوه ۳
عطر و تن
atrotan.ir - حقوق مادی و معنوی سایت عطر و تن محفوظ است

عطر و تن

عطر و اودکلن و لباس مردانه و لباس زنانه