مهیار علوی مقدم:

سنایی شاعری مظلوم است

سنایی شاعری مظلوم است عطر و تن: چهل وهشتمین نشست از مجموعه ی درس گفتارهایی درباره ی سنایی به «جایگاه سنایی پژوهی در ادبیات تطبیقی و مطالعات ایران شناسی» اختصاص داشت كه با سخنرانی دكتر مهیار علوی مقدم (عضو هیات علمی دانشگاه حكیم سبزواری) در مركز فرهنگی شهركتاب برگزار گردید.


به گزارش عطر و تن به نقل از ایسنا، متن سخنرانی مهیار علوی مقدم در این نشست به این شرح است: سنایی پژوهی درحوزه ی پژوهش های تطبیقی و مطالعات ایران شناسی، فراز و نشیب ها و پستی و بلندی هایی داشته است. ازاین رو، سنایی پژوهی دراین حوزه، نیازمند لطمه شناسی جدی است و بنابه دلایلی، به رغم تأثیر حكیم سنایی بر فرهنگ و اندیشه ی ایرانی، در مطالعات تطبیقی، كمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این میان، كتاب «حكیم اقلیم عشق» نوشته ی پروفسور دوبروین، استاد دانشگاه لیدن هلند، دریچه های جدیدی فراروی پژوهشگران سنایی پژوهی گشوده كه از نظر گستردگی، نكته بینی و روش پژوهش، بسیار درخور توجه است.
سنایی نفس و روح جدیدی به جامعه می دمد
«سیرالعباد الی المعاد» سنایی كتابی است كه در غرب توجه بسیاری به آن شده است. جدا از بحث تراز اولی و جایگاهی كه سنایی در ادبیات ما دارد و نقطه عطفی در شعر فارسی و حوزه ادبیات صوفیان شمرده می شود، حكیم سنایی شاعری مظلوم است و جایگاهش آن گونه كه باید و شاید، شناخته نشده است. آن چیزی كه سنایی را بارز و برجسته می كند، به روزگار سنایی برمی گردد؛ یعنی به نظر می آید در سده پنجم و ششم قمری، یك جریان فرهنگی وجود دارد و آن حكمت ایرانی باستانی كه جنبه اشرافی دارد، آرام آرام كم رنگ شده، با حكمت ایرانی ایجاد می شود و پس از دل آن، حكمت تصوف ایرانی بیرون می آید. اما نكته ای كه خیلی اهمیت دارد، این است كه در اواخر سده پنجم هجری، جامعه ما با یك بحران و بن بست فرهنگی روبه روست و كار اساسی كه سنایی انجام می دهد، دمیدن نفس و روح جدید به این جامعه است و این نكته بسیار قابل توجهی در شعر سنایی است.
اگر در آن دوره سنایی را نداشتیم، جامعه ما با بحران بسیار ناگوارتری روبه رو بود. سنایی با وارد كردن مفاهیم صوفیانه در شعر و ادب و دمیدن روح و نفس جدید به ادبیات، ما را از آن بن بست نجات می دهد. دو وجه تقریباً متضاد مدح و نقد در شعر سنایی هست. وجود مضامین مدحی و ستایشی از یك طرف و مضامین صوفیانه و عارفانه از جانب دیگر در آثار سنایی، به این خاطر است كه خود او هم در یك حالت برزخی است. چون در سده ششم هنوز ضدیت با مفاهیم اشرافی پررنگ نشده و این دوسویی شعر سنایی، بیان كننده این مساله است كه جامعه ما، مانند نوزادی در حال تحول است و سنایی نقطه عطفی در این دوره است. نقد اجتماعی در كنار مفاهیم صوفیانه و مدحی در شعر سنایی وجود دارد. همه این ها بیان كننده این است كه شعر سنایی یك شعر چندساحتی، چندبعدی و چندسویه است؛ بنا بر این هم هست كه سنایی روح حاكم بر شعر سده ششم هجری میگردد.
چرا ما حوزه تمدنی ایران را تعریف نكرده ایم؟
جایگاه سنایی در حوزه مباحث ایرانشناسی و بررسی های تطبیقی باز مساله مهمی است. حوزه ایرانشناسی كه در سده های پیش مطرح بوده، بخشی از حوزه شرق شناسی بوده و دایره بحث های ایرانشناسی هم بسیار گسترده بوده است. یكی از این حوزه های بنیادین، مباحث و مطالعات ایرانشناسی در ادبیات است. مطالعات ایرانشناسی حوزه ای است كه با حوزه تمدنی ایران ارتباط دارد و صرفاً نمی توانیم آنرا در حوزه جغرافیایی محدود ایران در نظر بگیریم. توجه به حوزه تمدنی ایران، به جای حوزه جغرافیایی از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد. از مسائلی كه امروزه با آن مواجه هستیم، این است كه كشورهایی كه هویت تاریخی كهنی ندارند، ادعا می كنند كه برخی ادیبان و دانشمندان ایرانی متعلق به آنها است. یكی از اشكالات اساسی كه در این باره داریم، به این برمی گردد كه حوزه تمدنی ایران را تعریف نكرده ایم؛ چون چنین تعریفی از حوزه تمدنی ایران نداریم و در حوزه جغرافیایی تعریف می نماییم، در نتیجه با مشكل اساسی نظیر این مسئله مواجه می شویم، كه مثلاً مولانا متعلق به افغانستان است یا ایران یا تركیه؟
آموزش زبان فارسی و انتقال فرهنگ و هویت ایرانی
ایرانشناسی در دو بخش ایرانشناسان غیرایرانی و ایرانیان تقسیم شده است. ایرانشناسی تاكنون پنج دوره را پشت سر گذاشته است. ما در دوره پنجم به سر می بریم، كه دوره گسترش و توسعه تحقیقات ایرانشناسی توسط غربی ها، غیرغربی ها و ایرانیان است. این دوره به چند علت اهمیت بسزایی دارد. یكی به سبب مبادلات علمی و فرهنگی. علت دیگر همكاری هایی است كه بین ایرانشناسان داخلی و خارجی صورت گرفته است. اعزام شماری از پژوهشگران غیرایرانی و اروپایی به ایران و تقویت توانایی مالی حوزه های ایرانشناسی در خارج از كشور، از دیگر دلایل آن است. همین طور بخش عمده، بارز و برجسته كه حوزه ایرانشناسی را، خصوصاً در ۶۰ سال اخیر خیلی پررنگ و برجسته كرده، برگزاری كرسی زبان و ادبیات فارسی در خارج از كشور است.
ما در مجموع، حدود ۲۵ كرسی زبان فارسی در كشورهای دیگر داریم. با كمال تأسف در سه سال اخیر با این مشكل اساسی روبه رو شدیم كه استادان ایرانی به سبب مشكلات ارزی، رغبتی به اعزام به این كشورها ندارند و وقتی چنین مشكلی داشته باشیم، یقیناً در ایرانشناسی و آموزش زبان فارسی در آن سوی مرزها مسئله خواهیم داشت. ما وقتی از آموزش زبان فارسی در یك كشور خارجی حرف می زنیم، یعنی انتقال فرهنگ و هویت ایرانی و جالب است كه هر زمان در هر كشوری، سفارت های ایران از كرسی های زبان فارسی حمایت كنند، آن كرسی خیلی موفق عمل می كند، اما به محض اینكه پشتیبانی و حمایت آنها برداشته شود، تعداد دانشجویان این حوزه افت می كند.
جایگاه حكیم سنایی در حوزه های ایرانشناسی
مبحث ایرانشناسی در گذشته در كشورهای اروپایی و غربی مطالعه شده است. اولین كسی كه وارد حوزه تاریخ ادبیات در مباحث و مطالعات ایرانشناسی شده، هرمان اته، پژوهشگر و شرق شناس آلمانی است. كارهایی كه پژوهشگرانی مثل اته یا ادوارد براون در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ میلادی انجام داده اند، تا حد زیادی از رویكرد تذكره نویسی متأثر بوده، كه اولین نمونه های تاریخ ادبیات ما است. یعنی كار اساسی كه اته انجام می دهد و در نوع خودش بسیار قابل توجه است، این است كه ما را با رویكردهای جدیدی در تاریخ ادبیات نویسی آشنا می كند و به تاریخ ادبیات بعنوان دانشی نگاه می كند، كه برآمده از هویت و فرهنگ ایرانی است.
تصحیح دستنویس ها و نسخه های خطی، زندگی نامه نویسی و تاریخ ادبیات نویسی چهار مرحله اولیه ایران شناسی است. ما تا قبل از دوره چهارم، اساساً چیزی به نام نقد، تحلیل و ارزیابی در تذكره های گذشته نداشتیم و از این نظر هرمان اته پیشگام این گونه روش ها است. پس از او، ادوارد براون و تاریخ ادبیات نگارانی هستند كه در اواخر قرن ۱۹ و قرن ۲۰ ظاهر می شوند. حوزه های های ایرانشناسی از یك طرف ما را با بحث های جدیدی مربوط به ادبیات تطبیقی آشنا كرده، از جانب دیگر هم تغییر و تحولات فرهنگی و اجتماعی كه توسط بعضی از این تاریخ ادبیات نویسان و ایرانشناسان مورد توجه بوده، نكته مهمی است. همین طور نگاه انتقادی در ادبیات ما، برآمده از رویكردهای جدید تاریخ ادبیات نویسان غربی است، كه این ها از مزایای این ایرانشناسان است.
این ایران شناسان چند مشكل اساسی هم داشته اند؛ مثلاً آشنایی بعضی از آنها با زبان فارسی، آن گونه كه باید، نبوده و با جنبه های هنری و زیباشناسی، آشنایی عمیق و ژرف نداشته اند. بعضی از آنها غلط خوانی و بدفهمی در خوانش شعر فارسی دارند و حتی تا حد زیادی سیطره تذكره فارسی را، در آثار بعضی از آنها می بینیم. جایگاه حكیم سنایی در حوزه های ایران شناسی باز بسیار مساله مهمی است. ما شاعرانی چون خیام، نظامی، مولانا، حافظ، سعدی و...داریم كه فرامرزی هستند. مرزهای ایران را درنوردیده اند و در مقیاس های جهانی شناخته شده هستند؛ اما برخی دیگر این جایگاه را ندارند. با كمال تأسف، در غرب حكیم سنایی را آن گونه كه باید، نمی شناسند. شاید علت آن هم این است كه، نور برآمده از شاعران پس از سنایی مثل عطار، سعدی، حافظ و مولانا، تا حد زیادی نور سنایی را كم رنگ كرده است.
چهره سنایی در حدیقه یك حكیم متشرع است
مشكل دیگر، تردیدی است كه در نزد برخی ایرانشناسان، در مورد ارزش های ذاتی شعر و آثار حكیم سنایی وجود دارد. مثلاً ادوارد براون، در تاریخ ادبی ایران اشاره می كند، اختلاف بسیار شدیدی بین حدیقه با غزل های حكیم سنایی وجود دارد. حتی ادعا می كند چه بسا این دو سروده یك شاعر نباشند. البته سخن ادوارد براون از جهتی درست است؛ چونكه اگر می خواهیم چهره قلندری سنایی را دریابیم، باید در غزلیات سنایی نگاه كنیم؛ در حالیكه چهره سنایی در حدیقه، چهره یك حكیم متشرع است؛ كه همین خاصیت را در مقایسه بین مثنوی و غزلیات مولانا هم می بینیم. نكته دیگری كه تا حد زیادی سد احداث كرد، تا سنایی اعتبار و ارزش خاصی در غرب پیدا نكند، این است كه عمدتاً ارزش و اعتبار سنایی به معنا و محتوا است، نه به فرم و شكل. ما نباید از ایرانشناسان غربی انتظار داشته باشیم مثل ما ایرانیان، هم به درون مایه توجه داشته باشند و هم به فرم و صورت. چون شعر سنایی در حوزه فرم، نمود كمتری دارد و در سمت و سوی نفس و معنا، در سده ششم قمری، یك نقطه آغاز است.
سنایی پژوهی در غرب مشكلات بسیاری دارد. بخشی از تحقیقات سنایی پژوهی در غرب، برآمده از كتاب سیرالعباد الی المعاد است. دلیل آن هم، مشابهت ها و تأثیر و تأثر این اثر با كمدی الهی دانته است. یعنی یكی از كتاب های مورد توجه پژوهشگران كمدی الهی، همین كتاب سیرالعباد الی المعاد حكیم سنایی است، كه اگر به دقت این دو كتاب را بنگریم، وجود اشتراكات در آن دو، خیلی چشمگیر است. در مثنوی سیرالعباد یك عروج كاملاً معنوی را شاهد می باشیم، كه دانته هم دقیقاً همین روش را در كتاب كمدی الهی انجام می دهد و تمام رودررویی هایی كه سنایی در كتاب سیرالعباد دارد، تا حد زیادی در كمدی الهی قابل مشاهده می باشد. سفر دانته در كمدی الهی از جهات بسیار زیاد شبیه به سیرالعباد است كه این یك بررسی تطبیقی است.
توجه پروفسور دوبروین به متن اصلی حدیقه سنایی
یكی از كارهای بسیار عالی و بهادار سنایی پژوهشی در غرب، كتابی است كه پروفسور یوهانس توماس دوبروین، ایرانشناس و استاد زبان های شرقی دانشگاه لایدن هلند نوشته است. دوبروین یكی از پژوهشگرانی است كه بسیار عالی درباره سنایی پژوهی كار كرده است. ایرانشناسی در هلند دارای تاریخچه است. عمده ترین تحقیقاتی كه در زمینه ایرانشناسی در هلند انجام شده، مربوط به ۱۹۴۰ میلادی و تأسیس كرسی زبان فارسی در دانشگاه اوترخت هلند است. كار پروفسور دوبروین درباره سنایی، رساله دكتری او است. وی با زبان های تركی، عربی و فارسی آشنا است، اما توانایی گفتاری زبان فارسی اش قوی نیست؛ بدین سبب عمده ترین برخوردی كه این گونه زبان شناسان با زبان فارسی دارند، بیشتر در حوزه نوشتاری و مكتوب است. دوبروین علاوه بر آشنایی با زبان كلاسیك فارسی، شعر بعضی از شاعران معاصر مثل سهراب سپهری، فروغ فرخزاد و شاملو را هم ترجمه كرده، كه در نوع خود بیان كننده این مساله است كه، او هم با ادبیات كلاسیك ایران آشناست و هم تا حدی با ادبیات معاصر آشنایی دارد. به مسئله بینامتنیت و ضعف سنایی پژوهی در غرب باز باید توجه كرد.
دوبروین در تحلیل شعر سنایی از نكاتی بهره برده است. از خاصیت های ایرانشناسان غربی، كه در وجود پروفسور دوران هم پررنگ و برجسته است، این است كه ساختارمند و نظام مند می اندیشند و با متن هم ساختارمند و نظام مند برخورد می كنند. همین است كه می توانند از متن شاعر كلاسیك سده ششم قمری، نكات خیلی ارزشمندی دریابند. این همان خلائی است كه بعضی از پژوهشگران ایرانی با آن روبه رو هستند. توجه پروفسور دوبروین به متن اصلی حدیقه از خاصیت های مثبت وی است. دوبروین برخلاف خیلی از غربی ها كه پژوهش های خودرا وابسته به تحقیقات و مآخذ درجه دوم كرده اند، هم به منابع و مآخذ درجه دو توجه دارد و هم به مآخذ اصیل و درجه یك. این در نوع خودش بسیار ثمین است، كه یك پژوهشگر غربی به متن اصلی رجوع كند؛ متنی كه حتی برای یك پژوهشگر و خواننده ایرانی هم دشوار است. دوبروین تحقیقات بسیار گسترده ای انجام داده و به نسخه های خطی مراجعه نموده، كه كار بسیار ثمین و درخور توجهی است.
نقطه عطف سنایی در حوزه تحول خواهی و تحول گرایی
از نظر گستردگی، دامنه كار، نكته جویی، تازه یابی، شیوه پژوهشی و وسعت منابع و مآخذ، كتاب دوبروین بسیار بهادار است؛ همان چیزی كه ما در سنایی پژوهی كم داشته ایم. نكته دیگری كه اهمیت دارد، این است كه پروفسور دوبروین به شاعری پرداخت كه جایگاه بسیار قابل توجهی در پهنه ادب فارسی دارد و آن تاثیرگذاری سنایی، نقطه عطف بودن او و جایگاهی است كه سنایی در حوزه تحول خواهی و تحول گرایی دارد. دوبروین در این كتاب، باب جدیدی در حوزه سنایی پژوهی باز می كند، كه ای كاش این باب ادامه پیدا می كرد و پژوهشگران دانشگاهی و دانشجویان ما، تحقیقات خودشان را بیشتر از آنچه كه الان وجود دارد، به سمت سنایی می بردند.
كاری كه پروفسور دوبروین انجام داده، كار ساختارمندی است. چون نگاهش به زندگی نامه سنایی، هم بر پایه دیدگاه سنتی و هم بر پایه دیدگاه نو است. استادان ما حاضر نیستند كه از چشمه های جدید آب بنوشند بلكه از مخزن های قدیمی و راكد آب می نوشند. از این نظر بخش اول كتاب او كه مربوط به زندگی سنایی است، كاملاً ساختارمند است. بخش دیگر كتاب او تحقیق فقه و لغوی است كه او درباره آثار سنایی انجام داده و تمامی آثار او را بررسی نموده است. بخش سوم این كتاب هم تحقیقی درباره سنایی بین شعر مذهبی و غیرمذهبی او است؛ یعنی همان حالت برزخی كه در كتاب های تذكره ما به آن توجه نشده است. از یك سو به حكمت ایرانی و از طرف دیگر به حوزه های صوفیانه می رود. حوزه سنایی پژوهی در مباحث ایران شناسی بسیار كمرنگ است و حتی در حوزه ایران هم بسیار ضعیف است. اگر می خواهیم مولانا، عطار، سعدی، حافظ و... را بشناسیم از رهگذری به نام حكیم سنایی غزنوی است.



1397/09/27
15:11:54
5.0 / 5
4440
تگهای خبر: آموزش , ادبیات , زندگی , سفر
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۷ بعلاوه ۴
عطر و تن
atrotan.ir - حقوق مادی و معنوی سایت عطر و تن محفوظ است

عطر و تن

عطر و اودکلن و لباس مردانه و لباس زنانه